امام محمد باقر(ع)،در سن پنجاه و هفت سالگى به شهادت رسید
گوشه ای از فضائل اخلاقی امام محمد باقر (علیه السلام)
خداوند هیچ بنده اى را براى عهده دار شدن مقام امامت بر نمى گزیند و او را حجّت آشکار خویش بر آفریدگانش قرار نمى دهد، مگر آن که صفات پسندیده و مکارم اخلاق در وجود او به کمال رسیده باشد و سخن و عملش مطابق حقّ و صلاح باشد.
ابن شهر آشوب درباره امام محمد باقر (علیه السلام) مى گوید: او راستگوترین، گشاده روترین، بخشنده ترین و عالمترین مردمان بود، همواره ذکر حقّ بر زبانش جارى بود و غذا خوردن یا صحبت با مردم مانع از ذکر وى نبود، مراتب بخشندگى و بزرگوارى آن امام در میان مردم زبانزد بود و هیچ گاه از صله دادن به برادران و دیدارکنندگان و آرزومندان به ستوه نمى آمد، بسیار خاضع و خاشع بود و همواره اهل بیت خود را به تلاوت قرآن فرمان مى داد و هر کس نمى توانست مى فرمود، ذکر بگوید.
امام محمد باقر (علیه السلام) بنده مطیع سر به فرمان حقّ بود تا آن جا که نقل شده، روزى یکى از فرزندان حضرت به شدّت بیمار بود و امام بر فراز بسترش نگران و اندوهگین به سر مى برد، ولى پس از درگذشت آن طفل، امام با رویى گشاده با مردم مواجه شد، مردم که از این امر متعجّب شده بودند از علّت آن سؤال کردند، امام (علیه السلام) فرمود: ما به زندگى بستگان خود علاقه مندیم و امیدواریم سالم بمانند و بهبودى یابند، امّا وقتى حکم خدا بر فوت آنها قرار گرفت، به آنچه او دوست مى دارد گردن مى نهیم و راضى هستیم.
معاشرت امام محمد باقر (علیه السلام) با دیگران در نهایت ادب و بزرگوارى بود، با دوستان و برادران دینى مصافحه مى نمود و مى فرمود: وقتى دو مؤمن با یک دیگر مصافحه مى کنند، گناهان آن دو مانند برگى که از درختان بریزد، فرو مى ریزد و خداوند تا زمانى که آن دو از هم جدا شوند به آن دو مى نگرد! در رفتار با مردم بسیار نیکوکار و عفیف بود و رفتارش با فقیران و مستضعفان تؤام با مهربانى و ملایمت بود، وقتى کار سنگینى به غلامان خود واگذار مى کرد خودش بسم اللَّه مى گفت و با آنان همکارى مى کرد.[ مشایخ، فاطمه، قصص الأنبیاء (قصص قرآن)، ص 775،]
امام محمد باقر (علیه السلام)، همواره در طلب روزى حلال مى کوشید، و از کار و تلاش ابایى نداشت.
آجرک الله یا بقیة الله
نثار روح مطهر و آسمانی امام محمد باقر علیه السلام صلوات
معنای «بقیة الله» که از القاب حضرت مهدی (ع) است، چیست؟
«بقیه» از بقای ضد فنا و نیستی است و در لغت به معنای ثبات و دوام آمده است. و «بقیة الله» یعنی باقی مانده ی خدا که در روی زمین ثابت است.
در دعای ندبه می خوانیم: «أین بقیة الله التی لاتخلو من العترة الهادیة»؛ «کجاست باقی مانده ی خدا که از غیر عترت طاهره نیست.»
در مقصود از این کلمه دو احتمال است:
1-
اینکه مقصود از «بقیة الله» عنوان کلی بوده و اشاره به حجت خدا در روی
زمین است که هرگز زمین از آن خالی نبوده و نخواهد بود و دائماً باید در آن
ثابت باشد. و انطباق آن بر امام زمان عج الله از باب انطباق کلی بر یک فرد آن در این زمان است.
2- اینکه مقصود از «بقیة الله» لقبی برای امام زمان عج الله باشد به اعتبار اینکه در روی زمین ثابت بوده و دوام وجودی دارد.
«ابن
سکیت» می گوید: «این جمله در جایی گفته می شود که انسان کسی را مراعات
کرده و به انتظار او نشسته است». با در نظر گرفتن این معنا حضرت مهدی
عج الله را «بقیة الله» می گویند از آن جهت که تحت رعایت خداوند بوده و به او مقام
و شأنی داده که مردم، انتظار فرج او را در کارهای خود داشته است.
منبع: معجم مقاییس اللغه، ص 128.
اعمـال مشـترک دهـه اوّل مـاه ذی الحجـه
امام صادق(علیه السلام) مى فرماید: پدرم حضرت امام باقر(علیه السلام) به من فرمود: پسرم! در دهه نخست از ماه ذى الحجّه، هر شب میان نماز مغرب و عشا این دو رکعت نماز را ترک مکن:
در هر رکعت سوره حمد و سوره قل هو الله را مى خوانى، پس از آن این آیه (آیه 142 سوره اعراف) را مى خوانى:
وَ واعَدْنا مُوسى ثَلاثینَ لَیْلَةً، وَ أَتْمَمْناها بَعَشْر، فَتَمَّ میقاتُ رَبِّهِ
و ما با موسى سى شب وعده گذاشتیم سپس آن را با ده شب دیگر تکمیل نمودیم به این ترتیب میعاد پروردگارش (با او)
أَرْبَعینَ لَیْلَةً، وَ قالَ مُوسى لاَِخیهِ هارُونَ اخْلُفْنى فى قَوْمى، وَ أَصْلِـحْ
چهل شب تمام شد و موسى به برادرش هارون گفت: جانشین من در میان قومم باش و (آنها را) اصلاح کن
وَلا تَتَّبِعْ سَبیـلَ الْمُفْسِـدینَ.
و از روش مفسدان پیروى منما.
اگر چنین کنى، در ثواب حاجیان، و اعمال حجّ آنها شریک مى شوى.1
2ـ روزه گرفتن در نُه روز اوّل. در روایتى از امام موسى کاظم(علیه السلام) نقل شده است که هر کس نُه روز اوّل ذى الحجّه را روزه بدارد، خداوند ثواب روزه تمام عمر را براى او مى نویسد.2
3ـ ابوحمزه ثمالى از امام صادق(علیه السلام) نقل کرده است که آن حضرت، از روز اوّل تا عصر روز عرفه، پس از نماز صبح و قبل از نماز مغرب این دعا را مى خواند:
سپس حضرت عیسى(علیه السلام) پاداش فراوانى را براى صد مرتبه خواندنِ این پنج دعا ذکر فرمود.5
مرحوم «علاّمه مجلسى» گفته است: اگر کسى هر روز هر یک از این پنج دعا را ده مرتبه بخواند (که در مدّت ده روز هر کدام را صد مرتبه خوانده است) به روایت عمل کرده است. البتّه اگر هر روز هر دعایى را صد مرتبه بخواند بهتر است.6
.................................................
1. اقبال، صفحه 317.
2. زاد المعاد، صفحه 240.
3. مصباح المتهجّد، صفحه 672 و اقبال، صفحه 322 (با اندکى تفاوت).
4. ممکن است این دعا به زبان عربى بر حضرت مسیح(علیه السلام) نازل شده باشد و نیز ممکن است حضرت امام باقر(علیه السلام) آن را به عربى تبدیل کرده باشد.
5. اقبال، صفحه 323.
6. زادالمعاد، صفحه 245.
7. اقبال، صفحه 324.
قـبول حـق از همـه ی شمـا و التمـاس دعـای فــرج در ایـن ایـام مقـدس
سوره یس به قلب قرآن معروف است
قلب قرآن به سورة یس اطلاق می شود، زیرا پیامبر اکرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ می فرماید: برای هر چیزی قلبی است و قلب قرآن سوره یس است.1
در توضیح علت اطلاق قلب قرآن بودن بر سوره یس،باید گفت که قلب برای هر موجود زنده نقش اساسی و بنیادی را ایفا می کند به گونه ای که بدون داشتن قلب، آن موجود زنده نمی تواند به حیات خود ادامه دهد، طبق روایت یاد شده، اگر قرآن کریم را به یک موجود تشبیه کنیم، سوره مبارک یس قلب آن خواهد بود، این امر نشان می دهد که در این سوره به مهم ترین و اساسی ترین مسایل اسلام که شامل اصول اعتقادات اسلام مثل توحید، نبوت، معاد و خالقیت می شود، اشاره شده است به همین خاطر این سوره قلب قرآن نام گرفته است.
محتوی سوره یس
1- رسالت رسالت پیامبر اکرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ : سوره یس نخست سخن از رسالت پیامبر اکرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ و قرآن مجید و هدف از نزول آن و پیروان آن به میان می آورد؛2
2- رسالت انبیای الهی : سپس در بخش دیگری رسالت سه نفر از پیامبران الهی و چگونگی دعوت آنها به توحید و مبارزه آنان با شرک را مطرح می کند؛3
3- توحیدو نشانه های دلالت کننده برآن : در بخش دیگری که از آیة 33 به بعد شروع می شود به نکات جالب توحیدی و نشانه های عظمت خداوند می پردازد؛4
4- معاد :
در قسمت دیگر این سوره موضوعات مربوط به معاد و دلائل گوناگون حشر و نشر،
سؤال و جواب در قیامت، پایان جهان و بهشت و جهنم سخن می گوید؛ که به نکات
تکان دهنده در این باره اشاره می کند؛5
5- موضوعات مختلف : در پایان سوره، صحنه های مختلفی از آفرینش، زندگی، مرگ، انذار و بشارت را مطرح می کند و به انسان ها هشدارهای جدی می دهد.6
=======================
پی نوشت ها:
[1] . طبرسی، مجمع البیان ، بیروت، دار احیاء التراث العربی، 1379 هـ ، ج 5، ص 195.
[2] . رک : یس / 12 – 1 .و
[3] . رک : یس / 27 - 13.
[4] . رک : یس / 49 – 33 .
[5] . رک : یس / 67 – 50 ؛ 82- 78 .
[6] . مکارم شیرازی ، ناصر ، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیه ، چاپ دهم، 1371، ج 18، ص 307.