یا اباصالح ادرکنی

تقدیم به قلب نازنین حضرت ولی عصر مهدی صاحب زمان ارواحنا فداه.... آیا برای ظهور آماده ایم؟

یا اباصالح ادرکنی

تقدیم به قلب نازنین حضرت ولی عصر مهدی صاحب زمان ارواحنا فداه.... آیا برای ظهور آماده ایم؟

هویزه حماسه جاویدان عاشورا ست


هویزه حماسه جاویدان عاشوراست

 حماسه هویزه حماسه جاویدان عاشوراست که گویی بار دیگر بر عرصه تاریخ جلوه گر شده است، این حقیقت را شهید حسین علم الهدی نیز در آن سنگر کنار کرخه، چنین نوشته است: شاید طبیعت جای دجله و فرات را با کرخه و کارون تعویض کرده است.

اینجا حرم شهیدان هویزه است، باغی از باغ های بهشت؛ چشم دل بگشا؛ خیمه های از یاقوت سرخ در اینجا برپاشده است، برمزار شهدای مظلومی که با خیانت بنی صدر در محاصره دشمن قرار گرفتند اما شائبه تردید، یقین شان را آلوده نکرد تا آنگاه که خطاب ارجعی را به حق الیقین دریافتند و همنشین شهدای دشت کربلا شدند.



شهر هویزه در جنوب غربی سوسنگرد قرار دارد و از جمله حوادث مهم این شهر در دوران دفاع مقدس شهادت حامد جرقی بخشدار آن است که در روزهای نخست جنگ توسط دشمن بعثی صورت گرفت . 

همچنین خروش مردم شهر علیه بعثیون به خاطر به شهادت رساندن سهام خیام دختر نوجوانی است که در برابر نیروهای متجاوز با شهامت ایستادگی کرد و باعث مقاومت بیشتر مردم در برابر دشمن شد.

حماسه و ماجرای شهدای هویزه در 16 دی 1359 رقم خود و طی این روز بود که حدود 70 رزمنده که در میان آنان 20 دانشجوی خط امام (ره) نیز حضور داشتند، به محاصره تانک های متجاوزان بعثی در آمدند و آسمانی شدند، پیکر پاک آنان زیر شنی های تانک ها له شد و اجساد مطهرشان حدود 17 ماه بعد از سوی رزمندگان کشف شد که در همان محل شهادت دفن شده است.

تن هایی که یکی از روی قرآن های جیبی اش شناسایی می شد و دیگری از روی بقایای پیراهن یا لوازم همراهش، هر کدام ماجرایی شنیدنی از سال ها مبارزه و مجاهدت داشتند.

نیروهای عراقی پس از عملیات نصر و شهادت دانشجویان پیرو خط امام محاصره هویزه را تشدید و در 27 دی 1359 آن را اشغال و شهر را کاملا تخریب کردند، شهر هویزه در 18 اردیبهشت 1361در مرحله دوم عملیات بیت المقدس آزاد شد. 

با خود نجوا می کنم که اگر یکی از آیندگان از من بپرسد که هویزه کجاست چه جوابی باید بدهم؟ بگوییم هویزه جنوبی ترین شهر دشت آزادگان و مرکز بخش هویزه یا هوزگان است و در 10 کیلومتری جنوب غربی سوسنگرد قرار دارد یا بگویم اینجا مقر خط شکنانی است و می دانی خط شکن یعنی چه؟ 

یعنی با یقین به جانفشانی وظیفه و رسالت را انجام دادن... در حال نتوانستن توانستن بی همراهی یاران رفتن...

ای کاش آیندگان از من نپرسند که هویزه کجاست؛ چرا که جواب گفتن به این سووال به این سادگی هانیست، گفته اند 'شرف المکان بالمکین' اعتبار مکان به انسان هایی است که در آن زیسته اند و چه خوب گفته اند. 

با آغاز جنگ تحمیلی رژیم بعثی صدام علیه نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران، هویزه آخرین شهر در دشت آزادگان بود که به اشغال ارتش عراق درآمد. نیروهای عراقی پس از پیشروی در منطقه سوسنگرد و کرخه نور، عملا هویزه را در محاصره داشتند لیکن برای اشغال آن تعجیل نمی کردند تا اینکه عملیات نصر در 15 دی 1359 آغاز و در نخستین مرحله آن یک تیپ عراقی منهدم شد. آنان در مرحله بعدی عملیات با ناکامی روبه رو شد و با کاهش تدریجی توان مدافعان، دشمن متجاوز بعثی در روز 18 دی 1359 خود را به کرخه نور رساند و نیروهای خودی برای جلوگیری از نفوذ دشمن به شمال کرخه نور ناچار شدند هنگام عقب نشینی پل واقع در روستای حمودی فردوس را تخریب کنند.

دشمن با تجاربی که از جریان مقاومت مدافعان سوسنگرد و خرمشهر کسب کرده بود، قصد داشت با پیش روی گام به گام و محتاطانه محاصره شهر را از چهار طرف کامل کند و هنگامی که شهر کاملا تخلیه شده و دیگر مقاومتی در آن نباشد، وارد هویزه شود. از این رو در روز 21 دی 1359 حدود پنجاه تانک دشمن در نزدیکی روستای ساریه موضع گرفتند و در جنوب شرقی هویزه نیز نیروهای دشمن تا 2 کیلومتری شهر پیشروی کرده و شهر را زیر آتش خود قرار دادند.

در روز 23 دی 1359 یک گردان تانک و یک گردان پیاده از ارتش عراق نیز در یک کیلومتری شرق هویزه محاصره را کامل تر کردند و نیروهایی هم که از 2 روز قبل در نزدیکی روستای ساریه مستقر بودند، پیش روی کرده و جاده را در اختیار قرار گرفتند.

در روز 25 دی 1359 در حالی که هویزه زیر آتش قوای دشمن بود، یک گردان پیاده عراق نیز خود را به روستای ساریه رساند و در آنجا مستقر شد، به این ترتیب هویزه علاوه بر شرق و جنوب، از سمت شمال و غرب نیز محاصره شد و دشمن در تاریخ 27 دی 1359 وارد شهر شد و با استقرار چند تانک برای تامین در داخل شهر، افراد پیاده با اطمینان از نبودن نیروهای مقاومت به غارت منازل مردم مشغول شدند.

این شهر هم زمان با عملیات فتح المبین در راستای راهبرد ایجاد سرزمین سوخته به کلی تخریب شد به نحوی که قدم گاه حضرت عباس (ع) و ساختمان مقابل آن تنها آثار باقی مانده از شهر قدیم هویزه است، هویزه همچنان در اشغال دشمن بود تا آن که در تاریخ 19 اردیبهشت 1361 با عقب نشینی دشمن، در مرحله دوم عملیات بیت المقدس آزاد شد.

در این عملیات، قوای قرارگاه قدس به پنج گروه تقسیم شد و قدس 1 در غرب هویزه و قدس های 2، 3، 4 و 5 در شرق هویزه وارد عمل شدند، در نتیجه تلاش هایی که باعث عقب نشینی دشمن از این منطقه شد، حدود چهار هزار و 100 کیلومتر مربع از منطقه اشغالی شامل جفیر، پادگان حمید و به خصوص هویزه آزاد شد.

بلافاصله پس از آزادی هویزه، آستان قدس رضوی به فرمان حضرت امام خمینی(ره) کار ساخت شهر جدید هویزه را که سه برابر شهر ویران شده قبل بود، آغاز کرد که تا سال 1364 همچنان ادامه داشت. 

هویزه مکانی است که مقام معظم رهبری در جمع عشایر غیور منطقه در زیارتگاه شهدای هویزه در تاریخ 20 اسفند 1375 فرموده اند: امروز، گنبد و بارگاه و دستگاه معنوی شهیدان هویزه وسیله ای برای توجه دل ها به قدرت لایزال پروردگار عالم است.

همچنین معظم له درباره هویزه فرموده اند: سراسر دوران جنگ، سرشار از ماجراهای رویا گونه این راهیان شب و شیران روز است و گروه شهیدان هویزه از برجسته ترین آنانند.

نظرات 6 + ارسال نظر

سلام بر شماپدر بزرگوار, جانباز ایثارگر و رزمنده همیشه در صحنه

درود خداوند بر شهیدان راه حق که گرچه پاهایشان به کربلا نرسید اما کربلا با پای خود به شوق دیدار آنها به استقبالشان شتافت تا خستگی راه از تنشان درآورد

درود خدا بر شهدا و امام شهدا که درآخرین لحظات سرشان بر دامن مولا حسینعلیه السلام نهادند

چه زیباست این دلدادگی

و تو چه میدانی که کربلا چیست؟

کربلا ضیافتیست که بهایش جنون و جانبازی در راه معشوق است

یا حسین علیه السلام

سلام بر شما پدر بزرگوار, جانباز ایثارگر و رزمنده همیشه در صحنه مبارزه

بسیار ممنون از ایمیل هایی که برای حقیر فرستاده بودید, نشانگر محبت خدایی شماست

برای رفتن به پابوس سیدالشهداء و اصحاب و اهل بیت پاکش علیهم السلام باید دل شکسته باشیم

باید معرفت حسینی کسب کنیم

کسی کربلایی می شود که حسینی باشد اگر نه که شمر ملعون هم کربلایی بود


خوشا به حال شهدا, گرچه پاهایشان رفت و به کربلا نرسید
, اما امام حسین علیه السلام صاحب کربلا به دیدار آنها آمد در آخرین لحظات حیاتشان

کل کربلا با حسین علیه السلام به استقبال شهدا رفتند

چه زیباست این میهمانی

و تو چه میدانی که کربلا چیست؟

کربلا ضیافتیست که بهای آن جانبازی در راه معشوق است


سوی دیار عاشقان به کربلا می رویم...


یا حسین علیه السلام

الهی هویزه
من خاطرات خیلی قشنگ و بامزه ای توی هویزه دارم

سلام بر شما استاد عزیز و جانباز سرافراز

یاد شهدای هویزه بخیر


دلم برای زیارت مزار شهید علی حاتمی و دیگر شهدای هویزه تنگ شده


اللهم ارزقنا شهاده فی السبیل الحسین علیه السلام

ای خدای من.ای آفریدگار من .ای همه ی هستیم

بر من این نعمت را ارزانی دار که:

بیشتر در پی تسلا دادن باشم تا تسلی یافتن

بیشتر در پی فهمیدن باشم تا فهمیده شدن

بیشتر پی دوست داشتن باشم تا دوست داشته شدن

زیرا در بخشیدن است که می یابیم

و در عفو کردن است که بخشیده می شویم

و در مردن است که حیات جاوید می یابیم

خداوندا !

من با عشق به تو تنها به میعادگاهم می آیم، اما این من در ظلمت کیست؟

کنار می آیم تا از او دوری کنم، اما نمی توانم از او بگریزم. او سوار بر اسب منیت جولان می دهد و با غرور و تکبر می تازد و گرد و غبار خود پسندی را از زمین می روبد و هر کلام را که بر زبانم جاری می شود، با صدایی بلند،خشن و طعنه آمیز پاسخ می گوید، او وجود کوچک خود من است، آقا و سرور من. حیا و شرمندگی نمی شناسد و شرمنده ام که همراه با او به درگاه تو آمده ام...

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.